جهانی که در واقع «دامی» بیش نیست، و بشر مغرور و سرگردان، در ریسمان های به‌هم ‌تنیده‌ی آن تقلا می‌کند. در جامعه ی دیکتاتوری،.مدام بینِ انتخابِ درست و غلط، تردید است

از یک سو، با عملی که می‌دانند درست است، جانِ خود را به خطر می‌اندازند و از سوی دیگر، با سکوت در برابرِ استبداد، آرمانهایشان را می‌بازند. بهتر است فریاد برآوریم ومرگِ خود را جلو بیندازیم تا سکوت کنیم و جان دادنِ تدریجیِ خود را طولانی سازیم؟

پخش اعترافات اجباری نوید افکاری از تلویزیون، تناقضات و پرونده سیاه قضائیه در اعتراف‌گیری زیر شکنجه

پخش اعترافات اجباری نوید افکاری از تلویزیون حکومتی، تناقضات و پرونده سیاه قضائیه در اعتراف‌گیری اجباری و زیر شکنجه
شب شنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۹ بخش خبری ۲۰:۳۰ در گزارشی با پخش قسمتی از اعترافات اجباری نوید افکاری سعی در اقناع افکار عمومی برای توجیه صدور حکم اعدام داشت.

پخش این فیلم در حالی بود که  خبرها از انتقال نوید افکاری، در شب پنج‌شنبه ۱۳ شهریور به بند امنیتی “عبرت” زندان عادل آباد شیراز خبر داد. همچنین وحید و حبیب افکاری دو برادر وی نیز روز شنبه ۱۵ شهریور به بند ارشاد این زندان که دارای کمترین ارتباط با دنیای بیرون است منتقل شده‌اند.

انتقال اجباری با هدف پخش اعترافات

یک منبع نزدیک به خانواده یکی از زندانیان محبوس در زندان عادل‌آباد شیراز در خصوص انتقال این افراد به بندهای عبرت و ارشاد گفته است؛ «روز شنبه، تماس‌های زندان که قطع شد وحید داخل بند ۱۱ داد می‌زند و از ترس اینکه قرار است بی‌صدا نوید را جهت اعدام به سلول ببرند داد و بیداد می‌کند و ماموران او را همراه با ضرب و شتم توسط ماموران زندان به فضای بیرون بند منتقل می‌کنند.

در این بین که می‌خواهند او را به بند ارشاد منتقل کنند نوید را می‌بیند که ماموران همراه با ضرب و شتم می‌خواهند او را به بند عبرت منتقل کنند،
…. حبیب که می‌بیند ماموران نوید و وحید را با مشت و لگد و باتوم ضرب و شتم می‌کنند و گاز اشک آور به صورت آنها می‌زنند، به هدف کمک به نوید به سمت ماموران هجوم می‌برد؛ نهایتا ماموران بیشتری از گارد زندان وارد شده و حبیب را نیز مورد ضرب و شتم قرار می‌دهند و نهایتا حبیب و وحید را به بند ارشاد و نوید را به بند عبرت منتقل می‌کنند».

همه این اقدامات مقدمه‌‌ای برای پخش اعترافات اجباری  این زندانیان بود.
نهایتا تلویزیون با پخش قسمتی از اعترافات اجباری نوید افکاری تلاش کرد که با موج عظیم فشار داخلی و بین‌المللی درمورد صدور حکم نوید مقابله کند اما خود این نمایش تناقضاتی جدی داشت.

وکیل تحمیلی که نقش بازجو را دارد

در بخشی از این گزارش فردی به نام حمیدرضا جمشیدی، با ادعای اینکه وکیل مدافع نوید افکاری است مسئله شکنجه این زندانی را در مرحله تحقیقات پرونده تکذیب می‌کند.

یک منبع نزدیک به خانواده افکاری در خصوص ادعای فوق به هرانا توضیح داد؛ «از زمان بازداشت برادران افکاری خانواده از ابتدا در تلاش برای گرفتن وکیل بودند اما مسئولان به آنها اجازه نمی‌دادند. بعد از مدتی گفتند وکیل باید وکیل مورد اعتماد قوه قضائیه باشد.
بعد از مراجعه خانواده افکاری به دو نفر از وکلای مورد تائید قوه قضائیه، وکلا موافقت نکردند و گفتند چون هنوز اقرار از متهمان اخذ نشده اجازه وکیل به پرونده را نمی‌دهند و مسئولان دادگستری و ماموران آگاهی شیراز شما را سر کار گذاشته‌اند.

بیشتر بخوانید

وکیل نوید افکاری از انتقال ناگهانی نوید به مکانی نامعلوم خبر داد

پاسخ نوید افکاری به شوی تلویزیونی قضائیه حکومتی:  همه چیز تحت فشار و شکنجه بود

حمایت خانم سالی رابرتس Sally Roberts  قهرمان معروف کشتی آمریکا از نوید افکاری

در این بین ماموران اداره آگاهی طی روزهای متمادی با خانواده افکاری به گونه‌ای با آرامش صحبت می‌کردند و می‌گفتند چیز خاصی نیست و خودمان حلش می‌کنیم شما هم نگران نباشید اتفاق بدی رخ نمی‌دهد. در حالی که همان روزها نوید زیر بار شدیدترین فشارها در آگاهی شیراز بود.
در این شرایط افسر پرونده به حبیب افکاری که در آن زمان در زندان نبود گفت یک وکیل خوب سراغ دارد و می‌توانند بروند با او صحبت کنند در مرحله بازپرسی وارد پرونده شود.

حبیب هم به سراغ این وکیل (حمیدرضا جمشیدی اردکانی) می‌رود …. بعدها که نوید را شکنجه دادند و دیدند دستش شکسته و نمی‌توانند او را به دکتر ببرند، همانجا در اداره آگاهی برگه‌ای از او گرفتند مبنی بر اینکه شکنجه نشده‌ام. برگه‌ای که اصلا برگه بازپرسی نیست و نام بازپرس ندارد و در آگاهی و تحت فشار از او اخذ شده است. حالا حمیدرضا جمشیدی اردکانی، آمده و می‌گوید موکلم اصلا شکنجه نشده! … آقای جمشیدی مدعی می‌شود نوید گفته است من خیلی خوشحال هستم و اصلا هم ضرب و شتم نشدم و نمی‌خواهم به پزشکی قانونی بروم!».

در این گزارش تلویزیونی سازندگان برای رد ادعای شکنجه نوید افکاری به صورت جلسه‌ای مربوط به زمان حضور برادران افکاری در آگاهی استناد می‌کنند. این در حالی است که نوید افکاری بعدها در نامه‌ای سرگرد نیکبختی را از عوامل شکنجه خود معرفی می‌کند.

اعتراف اجباری از بازداشت شدگان در گزارش  اخیر عفو بین‌الملل در مورد بازداشت‌شدگان آبان ۹۸ به خوبی نشان داده شده است،
صدها نفر، در پی دادگاه‌های به‌شدت ناعادلانه‌ای که توسط قضات پشت درهای بسته برگزار شد، اغلب کمتر از یک ساعت به‌طول انجامید، و به‌طور نظام‌مند به « اعترافات » گرفته شده تحت شکنجه استناد و تکیه کرد، به حبس و شلاق محکوم گشته‌اند و چندین نفر نیز با مجازات اعدام رو به رو شده‌اند.

موضع عفو بین الملل

دیانا الطحاوی، معاون بخش خاورمیانه و شمال آفریقای عفو بین‌الملل در این مورد گفت؛ دادستان‌های ایران، به جای انجام تحقیقات درباره شکایت‌های مرتبط با ناپدیدسازی قهری، شکنجه و سایر بدرفتاری‌ها و جنایات علیه بازداشت‌شدگان، با عملیات سرکوب همدست شده‌اند و علیه صدها نفر، صرفاً به دلیل استفاده مسالمتآمیزشان از حق خود بر آزادی بیان، تشکل و تجمع، اتهامات امنیتی بی‌اساس مطرح کرده‌اند. این انبوه جنایات و تخلفات، که همراه با مصونیت کامل عاملان و آمران از مجازات رخ داده است.

گرفتن اعترافات اجباری زیر شکنجه و تهدید عمری به درازای نظام ولایت فقیه دارد، صدها و هزاران نفر زیر شکنجه و انفرادی‌های طولانی مدت مجبور به اعتراف علیه خود شدند و بعد با تکیه به همین اعترافات آنها را به مرگ محکوم کردند.

آخرین پرونده لو رفته در این مورد پرونده اعترافات اجباری موسوم به  قتل دانشمندان اتمی بودکه شوهای تلویزیونی گسترده‌یی با آن ساختند و فردی به نام مازیار ابراهیمی را که  مجبور به اعتراف شد تا مرز اعدام پیش بردند، اما بر اثر برخی افشاگری‌ها اطلاعات رژیم مجبور شد اعتراف کند که اشتباه کرده است و این فرد یعنی مازیار ابراهیمی بعد از خروج از کشور در مصاحبه‌ایی گوشه‌‌ایی از شکنجه هایش را شرح داد.

 

No comments:

Post a Comment