جهانی که در واقع «دامی» بیش نیست، و بشر مغرور و سرگردان، در ریسمان های به‌هم ‌تنیده‌ی آن تقلا می‌کند. در جامعه ی دیکتاتوری،.مدام بینِ انتخابِ درست و غلط، تردید است

از یک سو، با عملی که می‌دانند درست است، جانِ خود را به خطر می‌اندازند و از سوی دیگر، با سکوت در برابرِ استبداد، آرمانهایشان را می‌بازند. بهتر است فریاد برآوریم ومرگِ خود را جلو بیندازیم تا سکوت کنیم و جان دادنِ تدریجیِ خود را طولانی سازیم؟

جسمم را می توانید زندانی کنید، وجدانم را هرگز!

 صدیقه وسمقی

من معترضم، نه فقط به رایی که از مرجعی فاقد صلاحیت صادر شده ـ چرا که دادگاه انقلاب صلاحیت محاکمه ندارد و چرا که قاضی شعبه ی ۲۶ رئیس حفاظت اطلاعات دادگاه انقلاب است و صلاحیت منصب قضاوت را ندارد ـ

من معترضم، نه تنها به محتوای رای صادره که آشکارا اعلام می کند دستگاه قضا برای آزادی بیان و حق شریف اعتراض پشیزی ارزش قائل نیست،

بلکه من معترضم به حکومتی که عدالت را بی محابا به سخره گرفته است و از دستگاه قضا و دادگاه و زندان و منصب قضاوت برای سرکوب اعتراض، ولو به مسالمت آمیزترین شکل آن که صدور بیانیه است، سوءاستفاده ی ابزاری می کند.

من معترضم به حکومتی که می خواهد با سلب حق شریف، انسانی و اخلاقی اعتراض از ما، وجدان ما را به زنجیر کشد و زندانی کند.

من معترضم به حکومتی که می خواهد ما را به سکوت ننگین در برابر بیدادگری ها وادارد و آگاهانه و عامدانه نمی گذارد شهروندان بیدار و مسئول با استفاده از حقوق مدنی خود با تباهی ها و نابسامانی های کشور مبارزه کنند.

من معترضم به حکومتی که می خواهد ما را از انسانیت تهی کرده، به مجسمه هایی بی تفاوت و خاموش بدل سازد.

من معترضم به حکومتی که تار و پودش را با تنش و ستیز با همه، با مردم خویش و جهان بافته اند و با سیاست های خود حداقل زندگی شرافت مندانه، آرامش و امنیت روانی و اجتماعی را از ما سلب کرده است.

من معترضم به همه ی بی عدالتی ها و ستمگری ها، به زندانی کردن بی گناهان .

من هنوز معترضم به کشتار بی محابای آبان ۹۸. من هر جا که باشم به بی عدالتی ها اعتراض کرده و خواهم کرد، ولو در زندان. جسم مرا می توانید زندانی کنید، اما وجدانم را هرگز! من زندان را به سکوت ننگین در برابر بی عدالتی ها و فسادها ترجیح می دهم.

می گشاید جبرئیل عقل روزی قفل را
می شود پیدا کلید درب زندان غم مخور


No comments:

Post a Comment