حقوق بشر كه مجموعه آزادي ها و حقوق انسانى مشروع از جمله
حقوق مدنی ، سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی است بر یک حق پزشکی و خدمات اجتماعی ضروری است و همچنین حق دارد در زمان های بیکاری ، بیماری ، نقص عضو ، بيوگی ، سالمندی و فقدان منابع تامین معاش ، تحت هر شرایطی که از حدود اختیار وی خارج است ، از تامین اجتماعی بهره مند گردد . علاوه بر این رد پای . سلامتی و بهداشت را میتوان در معاهدات بین المللی دیگری نیز د اندیشه آفرین بنیادی استو بشر به بدون برخورداری از سلامتی و بهداشت حقوق بشر که مجموعه از ادیها و حقوق انسانی مشروع از جمله و آن حق حیات است . حق بنیادین در نظام حقوق شود که برای تحقق و بهره مندی از سایر حقوق آزاديها لازم و ضروی باشد و از آنجا که بسیاری از حقوق و آزادیها معنا میشود . لذا حق بر داشتن بهداشت ، درمان و سلامتی نیز یکی از حقوق بنیادین بشر محسوب میشود.حق بر سلامتی فراتر از صرف نبود بیماری است و دارای ابعاد مختلف جسمی ، روانی و اجتماعی است در مقدمه اساسنامه
سازمان بهداشت جهانی ، سلامتی رفاه کامل فیزیکی ، روحی و اجتماعی و نه صرفأ عدم وجود هرگونه بیماری و ناتوانی » تعریف شده است . از اینرو سلامتی حقى است که مستلزم برخورداری از فرصتهای برابر برای همه است بتوانند از امکانات ، تسهیلات خدمات شرایط لازم برای تحقق این استاندارد برخوردار شوند . بر طبق معاهدات و کنوانسیوهای بین المللی دولت ها موظفند که برخورداری شهروندان از استانداردهای لازم یک زندگی سالم و امن را تضمین کنند . دولتها موظف اند برای تحقق بهداشت همگانی سیستم بهداشتی برنامه ریزی شده ، مؤثر و یکپارچه ای را در سطح ملی تأسیس نمایند و این سیستم باید فرصتهای برابری را برای دسترسی به بهداشت و درمان و سلامت در اختیار همگان قرار دهد این سیستمها باید دسترسی به داروهای اساسی ، خدمات و مراقبتهای درمانی و بهداشتی اساسی ، پیشگیری ، درمان و کنترل بیماریها را برای همگان در بر داشته باشند . بنابراین همانگونه که گفته شد یکی از اصول بنیادین سیستمهای سلامتی کار آمد رعایت اصل عدم تبعیض و توزیع عادلانه امکانات سلامتی و بهداشت همگانی در کل کشور است . در اساسنامه سازمان جهانی بهداشت آمده است که : « بهره مندی از بالاترین استانداردهای سلامتی قابل دسترس ، یکی از بنیادی ترین حقوق هر انسان بدون در نظر گرفتن تفاوتهای نژادی ، مذهبی ، باورهای سیاسی یا شرایط اقتصادی و اجتماعی است » . همچنین ماده یک آن نیز « تحقق عالی ترین سطح ممکن بهداشت برای همه افراد را به عنوان رسالت اصلی سازمان معرفي یک زندگی با استانداردهای قابل قبول برای تامین سلامتی و رفاه خود خانواده اش ، از جمله تأمین خوراک ، پوشاک ، مسکن ، مراقبت های او علامت ماده ۲۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر کند . همچین در بند ۱ که " هر انسانی سزاوار آنجمله :میثاق بین المللی حقوق اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی میثاق حقوق مدنی و سیاسی , کنوانسیون بین المللی رفع همه اشكال تبعیض نژادی ، کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان , کنوانسیون حقوق کودک , کنوانسیون حقوق معلولان منشور اجتماعی اروپا و بالاتر از همه این کنوانسیونها سند توسعه پایدار ۲۰۳۰ است که با 16 هدف به رفاه و سلامتی و بهداشت روانی و جسمانی همه شهروندان را دنبال میکند . در ادامه مواردی از نقض حق سلامت و بهداشت و بی توجهی به آن از سوی جمهوری اسلامی یادآوری میشود : اولین مورد سلامت روانی جامعه است که همواره مورد غفلت مسوولان و سران بوده است به طوریکه به گفته کارشناسان جامعه شناسان در چند سال اخیر زنگ خطر سلامت روانی در کل جامعه به صدا در آمده است . احمد حاجبی ، مدیرکل سلامت روانی اجتماعی وزارت بهداشت در بهار ۱۳۹۶ در اظهار نظری درست گفته بود : « بسیاری از افراد انتظار دارند ، فقط وزارت بهداشت به عنوان متولی سلامت برای کنترل افسردگی اقدام کند در حالی که وزارت بهداشت در بسیاری از عوامل بروز افسردگی مانند مسائل اقتصادی و اجتماعی نقشی ندارد و وزارت بهداشت از اساس متولی این امور
نیست " هرچند ایشان هم دو سال بعد در اظهار نظری عجیب گفت : " از سال ۱۹۹۲ روز سلامت روان از سوی سازمان بهداشت جهانی نامگذاری شده است و ایران یک هفته را برای موضوع سلامت روان در نظر گرفته است ، قدمت سلامت روان در ایران بیشتر از سازمان های بین المللی است . " بنابراین سلات روانی جامعه بدون مسولیت پذیری هیچ ارگان , نهاد یا سازمانی همچنان در وضعیت بحرانی قرار دارد و روز به روز هم بدتر میشود به طوریکه در گزارشات چند سال اخیر موسسه افکار سنجی گالوپ ایران در جدول غمگین ترین کشورهای دنیا و در قعر آن قرار دارد . دکتر فرید فدایی , متخصص اعصاب و روان و عضو انجمن روانپزشکان ایران در مصاحبه با خبرگزاری ایران از غفلت سیاستگذاری های کلان در زمینه سلامت روانی و جسمی افراد جامعه یاد کرد و افزود : در زمانی که دولت به دنبال افزایش تولید سیگار و کسب سود بیشتر است ، به همان اندازه آمار بیماری های قلبی و عروقی ریوی و بالاخره سرطان هم بالا می رود و این تهدیدی برای سلامت جسمی و به دنبال آن سلامت روان جامعه خواهد بود " در زمینه سلامت جسمی هم موارد متعددی را میتوان اشاره کرد که به خاطر نبود آگاهی عمومی یا نبود زیر ساخت های بهداشت عمومی و سپس کمبود یا عدم کفایت امکانات درمانی باعث مرگ و میر و کاهش سطح سلامت عمومی جامعه شده است به عنوان مثال در بررسی های انجام شده مشخص گردید که در ایران بیماریهای قلبی عروقی علت اصلی مرگ و میر در مردان و زنان است به طوریکه روزانه بطور متوسط ۳۰۰ نفر در ایران بخاطر بیماریهای قلبی و عروقی فوت میکنند .
سن ابتلا به بیماری های قلبی در ایران به ۳۰ سال رسیده است که ۱۰.۷ سال کمتر از سایر کشورهای دنیاست . بیماری های قلبی عروقی اشکال مختلفی مانند فشار خون بالا ، بیماری سرخرگ های کرونری ، بیماری های قلبی و سکته مغزی دارند . لذا ، آگاهی از این عوامل خطر و چگونگی کنترل آنها این فرصت را بوجود می آورد که بتوان از بروز این بیماری ها پیشگیری کرده و یا در صورت ابتلا از شدت آن کاست و این در حالی است که در ایران مسولین صرفا به تشيل كارگروه های بی نتیجه که فقط جيب مسولین را پر پول تر میکند اکتفا کرده اند . به عنوان مثال جان بابایی معاون وزارت بهداشت در سال ۹۷ در مصاحبه با رسانه ها گفت : " در این زمینه اقدامات گسترده ای همچون تشکیل کمیته ملی و کارگروه های تخصصی ، تدوین شناسنامه استاندارد تشخیص و درمان سکته حاد قلبي ، تهیه چک لیست الزامات بیمارستان های واجد شرایط مدیریت درمان سکته حاد قلبی ، طراحی سامانه ثبت و گزارش دهی برای ثبت و گزارش دهی درمان سکته حاد قلبی و ... صورت گرفته است . درحالیکه در تمام دنیا ایزومرهای ترانس در روغنهای بی كيفيت خوراکی و آلودگی هوا و استرس را دلایل اصلی ابتلا افراد به بیماریهای قلبی و عروقی میدانند مسولین امر در ایران انگشت اتهام را باز به سوی مردم دراز کرده اند و بی فست فود و قلیان را عامل این حجم بالای بیماریهای قلبی و عروقی در ایران عنوان میکنند و کوچکترین اشاره ای به عنوان مثال به روغنهای ترنس بالا یا روغن پالم و یا بنزین بی کیفیت و با استرس هر روزه ایی که به زندگی روزانه مردم تزریق میکنند نمیکنند . از طرف دیگر زندگی پراسترس و پرتنشی که حکومت به مردم تحمیل کرده باعث موجی از بیماری ام اس شده است به طوریکه در چند سال اخیر ایران در ابتلا به ام اس جزو ۱۰ کشور اول دنیا شده است و این در حالی است که نه تنها
آگاهی رسانی در این زمینه در جامعه وجود ندارد بلکه پس از ابتلا به بیماری ام اس بیماران با مشکلات جدی برای تامین داروها مواجه هستند هم بخاطر تحریمها هم به خاطر قیمتهای نجومی داروها و هم بخاطر مافیای دارو توسط آقا زاده های وارد کننده انحصاری دارو و اساسا وارد کننده همه چیز ! در زمینه بیماریهای مقاربتی هم طبق آماری که پروین افسر کازرونی ، رئیس اداره ایدز وزارت بهداشت ، به خبرگزاری ایلنا اعلام کرده ، تا اول فروردین سال ۱۳۹۶ شمار مبتلایان به ایدز در ایران ۶۶۳۵۹ نفر تخمین زده شد که بسیاری از کارشناسان شمار واقعی مبتلایان به ایدز در ایران را بسیار بیشتر از آمارهای رسمی میدانند . در این زمینه هم کوچکترین آگاهی رسانی در جامعه وجود ندارد چرا که بیماریهای مقاربتی را اساسا مرتبط به بی بند و باری میدانند رسوایی بزرگی است که بگویند در حکومت اسلامی که ساخته اند هم روابط آزاد جنسی وجود دارد ؛ همانطور که احمدی نژاد اساسا وجود هر گونه همجنس گرا را در ایران متنفی دانست جمهري اسلامي هم تمایلی به اعتراف به وجود روابط خارج از ازدواج شرعی و قانونی ندارد . هر چند اگر مسولین بخواهند اندکی صادق باشد یا واقعیت ها را بینند واقیت این است که موج دوم ایدز بخاطر سرنگ مشترک و اعتیاد بود و در حال حاضر با موج سوم ایدز مواجهیم که به گفته خانم مینو محرز رییس انجمن ایدز ایران موج سوم بخاطر روابط جنسی در حال شيوع است و دست بر قضا درصد بالایی از مبتلایان زنانی هستند که در چارچوب ازدواج قانونی و از همسر خود به ایدز مبتلا شده اند . نماینده یونیسف در ایران نیز به روزنامه سرمایه گفت : « میزان اطلاعات جوانان ایرانی در مورد ایدز کمتر از ۱۰ درصد است و این مساله می تواند در آینده چالش بزرگی را برای آنان ایجاد کند . "
البته این نا آگاهی باعث شیوع بیماریهای مقاربتی دیگری هم شده که نمونه دیگری از آن سرطان دهانه رحم در آن است که رتبه دوم سرطانهای شایع در زنان ایران است . در حالیکه که در بسیاری از کشورهای جهان از جمله کشورهای اروپایی واکسن ویروس اچ پی وی جزو برنامه ملی واکسیناسیون است جکومت و جامعه ایران ابتلا به این ویروس و به تبع آن سرطان دهانه رحم را نشی از بی بند و باری جنسی دانسته و عیرغم پیشنهاد و تلاشهای خانم مینو محرز و همکاران ایشان همچنان این واکسن در برنامه ملی واکسیناسیون گنجانده نشده است . مورد دیگر آمار بالای مرگ و میر و ای در ایران است به طوریکه براساس برخی آمارها سالانه حدود ۸۰۰ هزار تصادف رانندگی در کشور رخ میدهد که منجر به کشته شدن روزانه ۴۳ نفر می شود . در این خصوص ایران رتبه اول و گاها دوم جهانی را در اختیار دارد ولی کماکان برنامه ای برای تولید خودروهای ایمن تر یا تصحیح و ایجاد شبکه حمل و نقل امن تر وجود ندارد . به عنوان نمونه آخر از ویروس کرونا ویروس یاد میشود که علیرغم خبرهای غیررسمی از چند هفته گذشته تا ، توسط مسولین انکار میشد تا اینکه در روز ۲۰ فوریه بعد از مرگ سه نفر وجود کرونا ویروس در کشور تایید شد ولی کماکان خبری از قرنطینه یا اقدامات مشابه نیست و صرفا به برگزاری جلسات و کارگروهای بی ثمر اکتفا کرده اند . موارد نقض حق سلامت و بهداشت شهروندان ایران بسیار بیشتر و وسیع تر از آن است که بتوان در این مقاله حتی به ذكر موارد آن هم پرداخت از نگارش این مقاله صرفا تاکید بر این حق مغفول
مانده در نظام جمهورى اسلامى بوده است . به اميد دستيابى به جامعه امن و سالم براى همه آحاد جامعه.
چاپ شده در ماهنامه حق ما انسان ها
در فروردين ١٣٩٩
انديشه آفرين
No comments:
Post a Comment