جهانی که در واقع «دامی» بیش نیست، و بشر مغرور و سرگردان، در ریسمان های به‌هم ‌تنیده‌ی آن تقلا می‌کند. در جامعه ی دیکتاتوری،.مدام بینِ انتخابِ درست و غلط، تردید است

از یک سو، با عملی که می‌دانند درست است، جانِ خود را به خطر می‌اندازند و از سوی دیگر، با سکوت در برابرِ استبداد، آرمانهایشان را می‌بازند. بهتر است فریاد برآوریم ومرگِ خود را جلو بیندازیم تا سکوت کنیم و جان دادنِ تدریجیِ خود را طولانی سازیم؟

همه مقصريم !


 خون به پا ميكنه ، من دخالت نميكنم!
•آبرومون رو بردى ، چرا نميرى از دستت راحت شيم؟!
•فكر نكن نميفهمم چه غلطى دارى ميكنى به موقعش حاليت ميكنم!
•من غيرت دارم ، اين لباسارو نپوش!
•آرايشت زياده، مَردم چى ميگن؟
•چقدر لباسش كوتاهه ، خجالت نميكشه؟ 
•اصلاً ديدى سر و شكل خواهرت رو؟ نميخواى چيزى بهش بگى ؟
•اگر باباش عُرضه نداره خودم جلوش رو بگيرم!
•با اين سر و وضع ميره بيرون شوهرش چيزى بهش نميگه!
•تف به غيرتت مرد !
•كشتمش تا حرف بشتم نباشه !

همه مقصريم 

در قتل هاى ناموسى شريك نباشيم !!!

No comments:

Post a Comment