جهانی که در واقع «دامی» بیش نیست، و بشر مغرور و سرگردان، در ریسمان های به‌هم ‌تنیده‌ی آن تقلا می‌کند. در جامعه ی دیکتاتوری،.مدام بینِ انتخابِ درست و غلط، تردید است

از یک سو، با عملی که می‌دانند درست است، جانِ خود را به خطر می‌اندازند و از سوی دیگر، با سکوت در برابرِ استبداد، آرمانهایشان را می‌بازند. بهتر است فریاد برآوریم ومرگِ خود را جلو بیندازیم تا سکوت کنیم و جان دادنِ تدریجیِ خود را طولانی سازیم؟

تنها راه، ایستادگی علیه حکومت تروریستی ایران!


تنها راه، ایستادگی علیه حکومت تروریستی ایران!

نگاهی به عنصر تروریسم در موجودیت رژیم حاکم بر ایران – قسمت دوم

به قلم  عبدالرحمن گورکی، نویسنده و تحلیلگر سیاسی

چرا رژیم آخوندها هنوز بر سر کار است؟ و چرا سوژه اصلی تروریسم نظام آخوندی همواره مجاهدین و مقاومت ایران بوده است؟

بر سر کار آمدن رژیم آخوندها در ایران قبل از هر چیز محصول دیکتاتوری محمدرضاشاه از یک طرف و سیاستها و استراتژی غلط غرب از طرف دیگر در رابطه با ایران بوده است. به طوری که با گذشت زمان، این ایده بیشتر پا گرفته که این رژیم را عمدا بر سر کار آوردند!

دیکتاتوری محمدرضاشاه اعضاء و رهبران سازمانهای انقلابی

و در پیشاپیش همه سازمان مجاهدین خلق ایران را به زندان افکنده بود و بسیاری از آنها را اعدام نمود و این جنایات، زمینه‌یی شد برای فعالیت جریان‌های عقب مانده تحت نام اسلام که آخوندها و به طور مشخص خمینی  در راس آن قرار گرفت که البته موجی از احساسات مذهبی مردمی را نیز بتدریج با خود همراه نمود.

مردم به ستوه آمده از ستم شاهنشاهی و پتانسیل آزادشده مردمی، یک نیروی انقلابی اصیل را می‌طلبید که رژیم شاه تا حدود زیادی آنها را قبل از سقوطش متلاشی کرده بود و این بستری شد برای موج سواری خمینی که البته مورد استقبال سیاست‌ها و استراتژی‌های دولت‌های غربی  قرار گرفت که می‌خواستند انقلاب را از مسیر اصلی‌اش خارج کنند.

بنابراین باید یک نیروی انقلابی و سرسخت باشد که علیه خمینی بایستد و از هر نظر ظرفیت و توان رویارویی با آن را داشته باشد. این نیرو به جز مجاهدین خلق نمی‌توانست باشد! مجاهدین ایستادند و در چهل  و اندی سال گذشته خصم این رژیم ماندند و هرگز تن به سازش و انحراف ندادند. از این روست که خمینی و بازماندگانش همواره این نیرو را تهدید اصلی رژیم‌شان دانسته و می‌دانند.

این رژیم چون نتوانست حتی با قتل عام بیش از سی هزار زندانی سیاسی مجاهد و مبارز در سال ۱۳۶۷، مجاهدین را نسل‌کشی ریشه‌یی کند، و این نیرو، امروزه همچنان در صحنه ایران قوی و مورد حمایت مردم و طیفی از  جریانات مختلف در سراسر جهان است،
در نتیجه رژیم آخوندی در سالهای اخیر، علاوه بر راه‌اندازی خطی از شیطان‌سازی و تبلیغات زهرآگین، تروریسم خود را علیه این نیروی سرسخت تقویت نموده و برای پیشبرد اقدامات ترویستی‌اش علیه آنها، سایر ارگانهای دولتی، منجمله وزارت خارجه و سفارت‌خانه‌هایش را به کار گرفته تا به آنها ضربه وارد سازد، که عمل ناموفق بمب‌گذاری در گردهمایی سالانه مقاومت  در سال ۲۰۱۸ از آن جمله است.

عملی که اکنون عاملان آن و به‌ویژه دیپلمات‌تروریست رژیم، اسدالله اسدی اکنون بیش از دو سال است در زندان بسر می‌برد و محاکمه وی چندی است که شروع شده است!

چرا پرونده تروریسم این رژیم در جهان هنوز ناگشوده باقی مانده است؟

حال سوال بعدی هر انسان منصفی در رابطه با پرونده تروریسم رژیم ایران  این است که چرا پرونده تروریسم این رژیم در جهان هنوز ناگشوده باقی مانده است؟

تاکنون رژیم آخوندی به علت نقض حقوق بشر در ایران و تروریسم در خارج از مرزها بارها و بارها توسط دولتها و طیف وسیعی از سازمانها و مجامع منطقه‌یی و بین‌المللی و شخصیت‌ها و مقامات و به طور مشخص مجمع عمومی سازمان ملل محکوم شده است.

اما کثرت محکومیت‌ها نتوانسته نگرانی‌های قربانیان سرکوب و تروریسم رژیم را برطرف و رژیم را از سرکوب و تروریسم بازدارد. زیرا این محکومیت‌ها بسیار ناکافی و در مدار خواسته مردم و مقاومت ایران نبوده است.

سیاست بی‌عملی در برابر حکومت آخوندها

سیاست بی‌عملی در برابر رژیم که حاصل استیلای سیاست مماشات بر دول غربی بوده، تاکنون باعث جری‌تر شدن رژیم در پی گرفتن سیاست ترور و سرکوب مردم و مشخصا مخالفان این رژیم بوده است.

حقانیت مقاومت مشروع مردم ایران در مداری از انسانیت و آزادیخواهی است که گشودن حتی یک پرونده از هزاران پرونده تروریسم رژیم آخوندی و یا یکی از  بی‌شمار پرونده‌های نقض  حقوق بشر توسط رژیم و به طور مشخص قتل عام بیش از ۳۰ هزار زندانی سیاسی در سال ۱۳۶۷ در یک دادگاه بین‌المللی گشوده شود، این رژیم را در انظار بین‌المللی به نقطه تعیین‌تکلیف خواهد رسانید. فقط کافی است که قدری جدیت و قاطعیت و سرخی مماشات با این حاکمیت در این دادگاه مبنا و سنگ بنای داوری قرار بگیرد!

آری فقط کافی است در گشودن یکی از پرونده‌ها در دادگاههای بین‌المللی یا به طور خاص شورای امنیت، با قاطعیت و به دور از منافع سیاسی و اقتصادی دولتها عمل شود و احکام صادره به مرحله اجرا گذاشته شود! آنوقت خواهیم دید که دریچه‌ جدیدی بر روی همه گشوده خواهد شد که دیگر بستن آن توسط مماشاتگران مقدور نیست و نقطه ختم سریع آن، مجازات کلیه سران این رژیم و سرنگونی این حکومت دیکتاتوری و ضدانسانی است، که بیش از چهل سال است جامعه بشریت و به‌ویژه سرنوشت مردم ایران به گروگان گرفته است. و این آغازی در شنیدن  و دیدن و حس کردن وقایعی است که تاکنون در ایران جریان داشته و جامعه بین‌الملی از آن در غفلت کامل بوده است!

آغازی در برچیدن تروریسم افسارگسیخته‌ آخوندها و برگرداندن ثبات و امنیت به منطقه و جهان و احیای ارزش‌های انسانی در جامعه‌یی نو.

سیاست صحیح در مقابل رژیم آخوندها

مریم رجوی سیاست صحیح در مقابل رژیم آخوندها را قاطعیت، یعنی بستن قاطعانه همه زمینه‌های فعالیت تروریستی رژیم و واکنش قاطعانه به‌هر یک از طرح‌های جنایت‌بارش توصیف کرده و تأکید کرد: «تروریسم رژیم، در سایه سکوت، کتمان، تجاهل، چشم بستن رشد و نمو پیدا می‌کند.
زمان آن است که این بی‌اعتنایی‌ها به سرنوشت و امنیت و صلح مردم جهان، متوقف شود». خانم رجوی با برشمردن اقدامات لازم در این رابطه از جمله بستن سفارتها و نمایندگیهای رژیم و بستن شرکتها و مراکز فرهنگی و آموزشی و مذهبی وابسته به رژیم و اخراج عوامل و مزدوران رژیم که تحت پوشش فعالیت‌های تجاری، فرهنگی، مذهبی یا در لباس خبرنگار، یا با ماسک مخالف و پناهنده و سیتی‌زن عمل می‌کنند، ‌تأکید نمود.

پایان 

No comments:

Post a Comment