جهانی که در واقع «دامی» بیش نیست، و بشر مغرور و سرگردان، در ریسمان های به‌هم ‌تنیده‌ی آن تقلا می‌کند. در جامعه ی دیکتاتوری،.مدام بینِ انتخابِ درست و غلط، تردید است

از یک سو، با عملی که می‌دانند درست است، جانِ خود را به خطر می‌اندازند و از سوی دیگر، با سکوت در برابرِ استبداد، آرمانهایشان را می‌بازند. بهتر است فریاد برآوریم ومرگِ خود را جلو بیندازیم تا سکوت کنیم و جان دادنِ تدریجیِ خود را طولانی سازیم؟

راه نويد ادامه دارد


 به ازای هر نوید افکاری که رژیم می‌ستاند، ده‌ها ایرانی دیگر به مبارزه برای آزادی و دموکراسی می‌پیوندند


یادداشتم در شماره امروز روزنامه‌ی وال‌ستریت‌ژورنال امریکا 


ترجمه فارسی از کیهان لندن


در اوت ۲۰۱۸ هزاران ایرانی در موج دیگری از اعتراضات علیه رژیم اسلامی، به تظاهرات ضدحکومتی در سراسر ایران پیوستند. نوید افکاری قهرمان کشتی با دو برادرش که در تظاهرات بود توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. رژیم پس از ماه‌ها شکنجه‌ی افکاری، او را وادار کرد به قتل یک مأمور حراست اعتراف کند و سپس او را به اعدام محکوم کردند. صدور حکم اعدام برای افکاری با اعتراض داخلی و بین‌المللی روبرو شد، اما روز شنبه (۲۲ شهریور-۱۲ سپتامبر)، افکاری ۲۷ساله اعدام شد.


همان‌طور که در رویه‌‌ی قضایی دادگاه‌های جمهوری اسلامی معمول است، پرونده‌ی افکاری شباهتی به اجرای عدالت نداشت. نوید افکاری فقط قربانیِ یک روند قضایی ناعادلانه نشد بلکه هدف از قتل او خاموش کردن صدای اعتراضات عمومی از طریق

ایجاد رعب و وحشت با اعدام یک معترض بود. رژیم با نادیده گرفتن پیامدهای محکومیت بین‌المللی، یک ورزشکارِ قهرمان را به قتل رساند و با این کار پیامی که بی‌تردید به ایرانیان ابلاغ کرده این است که: اگر اعتراض کنید شما را می‌کُشیم، فرقی نمی‌کند چه کسی باشید. برای جامعه بین‌الملل، رژیم یادآور جمله مشهوری از روح‌الله خمینی است که در جریان بحران گروگانگیری ۸۱-۱۹۷۹ گفت: شما هیچ غلطی نمی‌توانید بکنید!


هرچند تکان‌دهنده است، اما قتل نوید افکاری در ایران تازگی ندارد و سوابق رژیم در ۴۱سال گذشته پر از این  قتل‌های دولتی است و نویدها بی‌شمارند. عفو بین‌الملل در گزارش اخیر خود جزییات تأسفباری از نحوه قتل‌عام و شکنجه معترضان آبان ۱۳۹۸ توسط جمهوری اسلامی منتشر کرده که در میان آنها تعدادی از کشته‌شدگان، کودک بودند. رژیم، سرکوب را به مخالفان و معترضان محدود نمی‌کند و به طور سیستماتیک، خانواده‌های آنها را نیز هدف قرار می‌دهد و غالباً خانواده‌ها را مجبور می‌کند که برای گرفتن پیکر بی‌جان عزیزان خود هزینه‌‌ای را نیز که برای کشتن آنها استفاده شده، پرداخت کنند.


بسیاری در غرب، هم‌چنان بر گفتگو و عادی ساختن (نرمالیزاسیون) جمهوری اسلامی اصرار دارند. تماس برای «اعتماد» یا «اصلاح» آلمان نازی، یا «تعدیل» رژیم آپارتاید در آفریقای جنوبی، هرگز تا این حد جدّی گرفته نمی‎‌شد. بر اساس شواهد قاطع، اطمینان داشته باشیم که این تصور که رژیم جمهوری اسلامی می‌تواند مانند یک رژیم عادی رفتار کند پوچ است. تلاش برای عادی نشان دادن رژیم، به اعتبار دموکراسی‌های غربی و سازمان‌های بین‌المللی لطمه می‌زند.


مقامات جمهوری اسلامی، نمایندگان قانونی افرادی نیستند که آنها را تحت ظلم و ستم قرار می‌دهند و می‌کُشند. وقت آن رسیده است که رهبران دنیای آزاد این را درک کنند و در عوض به دنبال گفتگو و مشارکت و حمایت مردم ایران باشند. ملاها بر این باورند که خشونت هولناک، مخالفان را سرکوب کرده و مقاومت را از بین خواهد بُرد، اما آنها در اشتباهند. ملّت ایران بیش از هر زمان دیگری عزم خود را جزم کرده که این فصل تاریک در تاریخ ایران را ببندد.


به ازای هر نوید افکاری که رژیم می‌ستاند، ده‌ها ایرانی دیگر به مبارزه برای آزادی و دموکراسی می‌پیوندند. هنگامی که مردم ایران دوباره به خیابان‌ها بروند تا نقطه‌ی پایان بر جمهوری اسلامی بگذارند- و این بی‌تردید اتفاق خواهد افتاد- جهان آزاد باید در کنار آنها باشد.


#NavidAfkari


#نویدمان_را_کشتند

#راه_نوید_ادامه_دارد



No comments:

Post a Comment