جهانی که در واقع «دامی» بیش نیست، و بشر مغرور و سرگردان، در ریسمان های به‌هم ‌تنیده‌ی آن تقلا می‌کند. در جامعه ی دیکتاتوری،.مدام بینِ انتخابِ درست و غلط، تردید است

از یک سو، با عملی که می‌دانند درست است، جانِ خود را به خطر می‌اندازند و از سوی دیگر، با سکوت در برابرِ استبداد، آرمانهایشان را می‌بازند. بهتر است فریاد برآوریم ومرگِ خود را جلو بیندازیم تا سکوت کنیم و جان دادنِ تدریجیِ خود را طولانی سازیم؟

تحولات ایران؛ سیلی که همه چیز را با خود می ‌برد


…. کرونا روزی تمام می‌شود و آن‌وقت این لشکر تارومار و زخم‌خورده دیگر چیزی برای باختن ندارد. وقتی خشمش طغیان کند تا ویرانی کامل، می‌جنگد و می‌شود آنچه نمی‌خواهید بشود و بغض‌ها از سفره‌های خالی به‌خیابانهای شلوغ، کشیده خواهد شد….

روزنامه “مستقل” در تهران امروز در مقاله ای با اشاره به اوضاع بحرانی کشور و اعتراضات آبانماه نوشت:‌ ترسی که گلوله و فشار ایجاد کرد، مردمی را که هنوز امید به بهبود زندگی داشتند به عقب ‌نشینی واداشت. در حالی که بازیگران اصلی می‌دانند آنچه در آبان اتفاق افتاد، پیش‌درآمد سیلی‌ست که عنقریب از زاغه‌ها به‌راه می‌افتد و همه چیز را با خود می‌برد.

این روزنامه نوشت: از مناطق حاشیه و طبقات زیر خط فقر، جانشان را در دست گرفته به خیابان‌ها آمدند. پشت‌بندش اینترنت و ارتباط مردم با هم و با دنیا قطع شد. جسته و گریخته خبر کشتارهای باورنکردنی

در گوشه و کنار کشور از منابع غیررسمی منتشر می‌شد و همین موضوع باعث خشم بیشتر معترضان شد. آتشی که از سال‌ها پیش، زیر خاکستر صبر مردم است، داشت شعله‌ور می‌شد و جریان را از کنترل خارج می‌کرد.

آمارهای عجیب جان‌باختگان، در نبود فضای منصف رسانه‌ای، بنزین این آتش شده بود. کم‌کم بی‌تفاوت‌ها هم داشتند به میدان می‌آمدند و این اتفاقی بود که قطعاً هیچ حکومتی نمی‌خواهد بیفتد. تا این‌که استفاده از برخورد «گازانبری» با معترضان، آن‌هم در فضایی چراغ‌خاموش از اینترنت و ارتباط، به طور موقت جواب داد و ظاهراً غائله خوابید بدون پاسخ عملی به خواست‌های مردم.

این روزنامه در ادامه به سوء‌استفاده رژیم از اپیدمی کرونا برای تاخیر در قیام مردم اشاره کرد و نوشت:‌ در حالی که مردم سرها را در گریبان برده‌اند و فقط می‌خواهند فعلا زنده بمانند، استفاده ابزاری از هجوم کرونا برای خفه کردن و کنترل خشم گرسنگان بی‌طبقه، به حدی ناجوانمردانه انجام شده که بعد از ۶ماه، نه تنها موفقیتی در مهار بیماری کسب نکرده‌اند که، حتی به گواه آمارهای رسمی هم، اوضاع از کنترل خارج شده. روزانه هزاران مبتلا و صدها کشته، موید این ادعاست. چه چیزی بهتر از حضور این فاجعه، می‌توانست توجهات را از خشم‌های فروخورده و مطالبات برآورده نشده، منحرف کند؟

این منبع افزود: خلاصه مردم گرسنه و گرفتار و دلمرده را در اتاقی با شیری درنده تنها گذاشتند و منتظر نشستند تا کار، یک‌سره شود در حالی‌که خودشان خیلی آرام و بدون جلب توجه، قیمت‌ها را به اوج رساندند، دادگاه‌هایی برگزار شد که در شرایط عادی، هر جلسه‌اش غوغایی به پا می‌کرد، قراردادهایی را علنی کردند که افشای بعضی مواردش، حتی بی‌خیال‌ترین ایرانی‌ها را هم به عکس‌العمل واداشته، محیط زیست و جنگل‌های کشور در بی‌پناهی کامل در دست آتش، رها و برای متهمان حوادث آبان حکم اعدام صادر شد و در این میان، برای تکمیل طنز ماجرا، حسین هدایتی هم هر روز ملاقات شرعی دارد!

این روزنامه در پایان نوشت: طبیعی‌ست که این موهبت چین‌آورده، چیزی نیست که قدردانش نباشند و صله‌ای درخور به پاداشش ندهند.اما نباید فراموش کنند که کرونا به هر حال روزی تمام می‌شود و آن‌وقت این لشکر تار ومار و زخم‌خورده دیگر چیزی برای باختن ندارد. وقتی خشمش طغیان کند تا ویرانی کامل، می‌جنگد و می‌شود آن‌چه نمی‌خواهید بشود. ملت، رهاشدگی و تنهایی‌اش را در این روزهای تلخ از یاد نمی‌برد و این چیزی نیست که در حوادث ناگزیر پیش‌رو، کم‌اثر باشد.

هشدار وزیر و شهردار و نماینده به خامنه ای!

حسین نوش آبادی، نماینده ورامین در مجلس شورای اسلامی گفته: مشکل بیکاری و مشکل گرانی کمر مردم را شکسته است و صدای خرد شدن استخوان های مردم زیر بار فشارهای سنگین اقتصادی و معیشتی شنیده می‌شود.

حبیب الله دهمرده، نماینده زابل هم گفت: سوءمدیریت و تبعیض و بی‌عدالتی در ابعاد مختلف وجود دارد و بیکاری و گرانی افسارگسیخته آستانه تحمل مردم را به سر آورده است.

روزنامه جمهوری اسلامی نیز در سرمقاله خود با عنوان صدای زنگ خطر را بشنوید، نوشت: شنیدن صدای زنگ خطر، فقط ‏گوش می‌خواهد، به هوش نیازی نیست. هوش اگر باشد، قبل از آنکه خطر برسد، هوشمندان کاری می‌کنند که یا حرکت نکند و یا ‏از نیمه راه برگردد. اینکه ما امروز با انواع خطر‌ها مواجه هستیم به این دلیل است که کارمان از هوش گذشته و گویا گوشمان هم ‏شنوائی خود را از دست داده است. ‏ارز لحظه‌ای بالا می‌رود، طلا با سرعت برق در حرکت است، ارزاق بدون آنکه کنترلی داشته باشند هر روز گران‌تر ‏می‌شوند و انواع کالا‌ها و خدمات دچار چنان تغییراتی در قیمت و هزینه شده‌اند که برای اقشار متوسط به پائین جامعه غیرقابل ‏دسترسی هستند. در این مسابقه بی‌سابقه قیمت‌ها و هزینه‌ها، مردم زیر چرخ‌های بی‌رحم ماشین گرانی له می‌شوند، ولی صدای خرد ‏شدن استخوان‌هایشان متاسفانه به گوش مسئولین نمی‌رسد و یا اگر می‌رسد برای آن‌ها اهمیت چندانی ندارد ‏.

شهردار تهران هم در گفتگو با خبرگزاری فرانسه در مورد نارضایتی مردم هشدار داده و گفته است: اوضاع کنونی، اوضاع عادی نیست.

نمکی، وزیر بهداشت دولت روحانی هم در نشست اضطراری ستاد مبارزه با کرونا گفت: آمریکایی‌ها ۱۱۱میلیارد دلار فقط برای بخش سلامت هزینه کردند و این به جز چند هزار میلیارد دلار است که برای معیشت خرج کردند. انگلیسی‌ها ۲۰میلیارد برای بخش سلامت هزینه کردند. ما از یک میلیارد دلار که مقام معظم رهبری فرمودند، زیر ۳۰درصد را فقط دریافت کردیم.

وی در ادامه با اشاره به وضعیت انفجاری جامعه گفت: گزارش های امنیتی برای ما می‌آید. این‌که از فقر و تهیدستی به سمت طغیان می‌روند جدی است. رئیس جمهور و نیروهای امنیتی باید به معیشت و عدم شکل‌گیری طغیان فکر کنند.

نگرانی مقامات حکومتی از شورش ارتش گرسنگان

خبرگزاری رویترز روز سه شنبه در گزارشی در باره بحران عمیق اقتصادی در ایران و کاهش روزانه ارزش قیمت ریال نوشت:‌ بحران ارزی مردم ایران را تحت فشارهای شدید قرار داده است. بحران کنونی نان را گران کرده و گوشت هم به کیلویی ۱۰دلار رسیده است. در چنین شرایطی بسیاری از کارگران چندین ماه است که حقوق نگرفته‌اند. این وضعیت همچنین به کسب و کار خیلی ها ضربه زده است.

این منبع افزود: درآمدهای نفتی ایران به‌ دلیل تحریم‌های آمریکا به شدت کاهش یافته است. گزارش صندوق بین المللی پول هم نشان می‌دهد که ایرانیان باید برای تورم بیشتر آماده شوند. این در حالیست که حاکمان ایران درصدد جلوگیری از تکرار اعتراضات آبانماه گذشته هستند که در رابطه با مشکلات اقتصادی شروع شد اما خیلی سریع به مسایل سیاسی کشید و معترضان خواستار کنار رفتن مقامات ارشد حکومتی شدند.

دارا و ندار احساس ناامنی می‌کنند

یک جامعه شناس در ایران در گفتگو با خبرگزاری شفقنا در باره اوضاع بحرانی کشور گفت: کشوری که فقر و فساد در آن به اوج رسیده و آستانه ها را شکسته، قطعا آینده دشوار و نگران کننده ای خواهد داشت، بارها شخصیت ها هشدار داده اند که ما به کجا می رویم ولی در بر همان پاشنه ویران می چرخد امری که تحلیلگران اجتماعی و اقتصادی پیش بینی کرده اند. اما گوش شنوایی نیست و حاضر نیستند قبل از اینکه دیر شود شرایط را برای ورود کسانی که می توانند اندکی از بروز بحران ها جلوگیری کنند فراهم کنند.

سعید معیدفر گفت: ما امروز در شرایطی قرار داریم که بجز کسانی که با رانت سر و کار دارند و براساس آن رانت ها می توانند ثروت خود را حفظ کنند یا افزایش بدهند، شرایط برای دیگر اقشار جامعه موجب نگرانی است و دارا و ندار امروز احساس ناامنی می کنند و نسبت به آینده کشور و جامعه و دارایی های خود نگرانی دارند. امروز شرایط برای تعادل و ثبات اقتصادی فراهم نیست و تنها کسانی در چنین شرایطی می توانند خوشحال باشند که نه مولدان اقتصادی بلکه انگل های جامعه هستند. انگل هایی که با رانت و شیوه های بد تخلف می کردند. این افراد موجب تولید و بهبود و افزایش ثروت و اشتغالزایی در جامعه نبودند. در این شرایط نه تنها اقشار ضعیف که محتاج نان شب خود هستند بلکه سایر افراد جامعه و حتی ثروتمندانی که با رعایت اصول کار می کردند نیز از این وضعیت ناراضی هستند. اوضاع امروز بر وفق مراد معدود متخلفین است و بقیه افراد جامعه دچار ابهام و سردرگمی هستند.

نظام در حال جان دادن است

وضعیت انفجاری جامعه و خطر شورش گرسنگان علیه نظام، مقامات حکومتی را به شدت نگران ساخته است تا جایی که صراحتا نسبت به فروپاشی جمهوری اسلامی به خامنه ای هشدار می دهند.

روزنامه مستقل در این باره نوشت: شتاب گرانی‌ها، شوک لحظه‌ای به مردم وارد کرده است. خیل عظیم مردم ناتوان در تأمین حداقل ها و جبهه چهار درصدی های چاق‌تر شده رو در روی هم می‌ایستند و قطعا بازنده‌ٔ این رویارویی، انسان‌هایی نیستند که چیزی برای از دست دادن ندارند.

روزنامه آفتاب یزد هم نوشت: مردم وقتی چیزی برای از دست دادن نداشته باشند، دست از جانشان می‌کشند. تا شرایط از این بدتر نشده باید این مردم خسته را دریابند.

روزنامه اعتماد هم خواستار مذاکرات فوری با آمریکا شد و نوشت: این بزرگ‌ترین خطای نظام و بزرگ‌ترین فرصت‌سوزی برای نظام خواهد بود که در شرایط بحران اقتصادی کنونی و با جمعیت عظیم جوانان بیکار که هر لحظه آماده انفجار است، مذاکراتی که امروز می‌توانیم انجام بدهیم را به امید شکست ترامپ به تعویق بیاندازیم.

آخوند هاشم‌زاده هریسی، عضو مجلس خبرگان رهبری هم نسبت به شرایط انفجاری جامعه ابراز نگرانی کرد و گفت: وضعیت امروز جامعه عملا غیرقابل تحمل است و متأسفانه هر روز نیز بدتر می‌شود؛ بنابراین این‌طور نیست که بگوییم صبر کنیم تا فردا یا پس فردا مشکلات حل شود. مردم هر روز از نظام دورتر می‌شوند.

وی افزود: امروز شرایط بسیار حساس است. نمی‌توانیم بنشینیم و شاهد جان دادن نظام و انقلاب باشیم.

سیل چو بگرفت، سد نشاید بست!

روسای کمیسیون های مجلس ولایت در نامه‌ای به روحانی ضمن هشدار نسبت به شرایط انفجاری جامعه نوشتند: این تنها ارزش پول ملی نیست که هر روز رو به کاهش است بلکه امید و آرزوی صدها هزار جوان است که دستخوش ناملایمات می‌شود.

آنها در نامه خود، دولت روحانی را مسئول اصلی این وضعیت دانسته و با ریختن اشک تمساح برای مردم محروم نوشتند: ای کاش در مسیری که به محل کار می‌روید صورت کودکانی که از فقر مشغول کار هستند یا زباله گردانی که برای لقمه‌ای نان می‌جنگند را هم بنگرید. آیا از قیمت روزافزون مواد غذایی اطلاع دارید؟

آنها در پایان نامه خود به روحانی با نگرانی از شرایط کنونی و احتمال به حرکت درآمدن سیل‌ اعتراضات ضد حکومتی نوشتند: حساسیت مسئولیت شما ایجاب می‌کند که اوضاع و احوال جامعه را رصد کنید و برای حوادث واقع شده پیش از بحران تدبیری بیندیشید وگرنه سیل چو بگرفت، سد نشاید بست.

فاطمه مقصودی نماینده بروجرد پیش تر در مجلس گفته بود: من معلم هستم گرسنگی کودکانه محصل خود را با تمام وجود حس کرده‌ام، من مادر هستم بیکاری جوانان رشید افسرده از بیکاری را با اشک و آه دیده‌ام، من پیرزنان و پیرمردان شهر مظلوم‌ خود را دیده‌ام و در چروک پیشانی آنها نقش شمشیر خشم خدا را بر علیه همه‌مان مشاهده کرده‌ام.

بیدار شوید پیش از آنکه مردم بیدارتان کنند!

سایت عصر ایران: مگر نه این است که حکومت ها مسوول تامین امنیت مردمان شان هستند و مگر نه این است که امنیت اقتصادی یکی از ارکان امنیت ملی است؟ اصلاً مسؤولان ما می دانند که مردم چگونه زندگی می کنند؟ نان شب و فرش زیر پا و سقف بالای سرشان را چگونه تامین می کنند؟

البته که مسؤولانی که معیشت شان همانند اکبر طبری و امثال اوست و میلیارد، برایشان پول خرد است و دوستانی دارند که حتی سند لواسان را نیز به اسم شان بزنند، چه می فهمند حال مردی که دینام کولر آبی اش سوخته و خانواده اش در گرما مانده اند و او در این هوای گرم چند روز است دنبال جایی می گردد که ۱۰۰ هزار تومان ارزان بفروشند؟

چه می فهمند حال خانواده ای مریض دار را که هر بار با قیمت های جدید داروها مواجه می شوند و بیمناک آینده بیمارشان می شوند؟ چه می فهمند حال مستاجری را که هر سال باید خانه کوچک تری را در محله فقیرتر اجاره کند؟

هشدار به همه مسؤولان، که مردم تا جایی می توانند در هزینه ها صرفه جویی کنند، تا جایی می توانند قرض کنند، تا جایی می توانند ماشین و لوازم خانه شان را بفروشند و خرج خورد و خوراک و درمان و پوشاک کنند و… ولی از یک جا به بعد، دیگر چیزی برای از دست دادن باقی نمی ماند و آن گاه خیلی ها ترجیح خواهند داد به جای شرمساری هر روزه پیش بچه هایشان، دست به اعتراض بزنند و نان بخواهند.

دولت، مجلس، قوه قضائیه و سایر نهادهای حاکمیتی بدانند که فقیرتر شدن مردم، به معنای آسیب پذیر شدن جامعه و حکومت است. انهدام طبقه متوسط و سوق دادن آن به سمت دره های فقر، مصداق بارز اقدام علیه امنیت ملی است.

پیامبر اسلام فرمودند: کاد الفقر ان یکون کفرا (نزدیک است که فقر به کفر بینجامد) ؛ فقری که ممکن است حتی به کفر خدا هم منجر شود، آیا نمی تواند به حوادث دیگری هم بینجامد؟

مسوولان جمهوری اسلامی ایران! بیدار شوید قبل از آن که به گونه ای بیدارتان کنند که دیگر خیلی دیر شده باشد!



source https://www.azadegy.de/?p=20186

No comments:

Post a Comment